داره یک سالت میشه
پارسال همین روزا بود که میشمردم روزا رو تا اومدنت وای خدا چه زود گذشت ... وقتی دستای خوشگلتو تو دستم میگیرمو میبوسمشون ... وقتی با دستای تپلوت یه چیزی رو برمیداری یاد وقتی میفتم که توی دلم بودی دستتو میزدی به دله مامان من فکر میکردم پاته ولی توی سونو گرافی معلوم شد دستت حالا تا تولدت چیزی نمونده دیشب با بابایی رفتیم برای پسرم هدیه تولد خریدیم خودتم بودی هنوز هدیه هاتو نمی خوای از ما بگیری ولی ساله دیگه حتما باید از دستت قایم کنم تا روز تولدت این روزا محبوب ترین بازیت اینه که یه چیزی بزاری روی سرت بعد من بگم کوروش کو تو اون زیر حسابی بخندی بعد اونو از روی سرت برداری من بگم ایناهاششششششششششششششششششش و تو بزنی زیره خنده ای...
نویسنده :
مرضیه
16:09